که عاشق چشات منم

هزار سالم بیاد بره کم نمیشه از خواستنم

از تب تند من نترس که یه روزی عوض بشم

از تو به قمیت جونم محاله که دست بکشم

…

♫♫♫

مگه نمی بینی چشام بارونی خواستنته

دارم حسودی میکنم به پیرهنی که تنته

مگه نمی دونی دلم دلتنگه با تو بودنه

غصه ی هیچ چیزو نخور عشقت همیشه با منه

♫♫♫

یادت باشه با یک نگاه اینجوری عاشقت شدم

چه برسه که یه روزی بیای بشی مال خودم

وقتی تورو حس میکنم حتی نفس نمی کشم

نفس هامو میخوام چکار من اگه عشق تو بشم

ترسی نداره عاشقی منتظرم بهم بگی

دوسم داری دوسم داری تا آخر دیونگی

این شعر رو هم تقدیم میکنم به عشق همه عاشقا

نصــــف بيشتر دعـــــواها

بـخاطر " دلتنگـــــــــــيه "

وقـتي دلتنگــشي و نـميفـهمه

يـا ازش دوري و هـمش بـهونه مـيگيري ...

 ولـي وقـتي پيـششي يـا تــو آغــوششي

آروم آرومــــــــي ...

درد می کشم ، درد !

 هم تلخ است هم ارزان

هم گیراییش بالاست !

 هم اینکه تابلو نمی شوم و رفیقی که مرا به درد معتاد کرد

ناباب نبود ،

اتفاقا بابِ باب بود فقط نگفته بود که

ماندنی نیست ، همین . . .